سـآلگردِ پدرجـآن

ساخت وبلاگ
وقـتی چَـترت خُـداستبُگـذار اَبـر سَرنوشت هرچقـدر میخوآهد ببـآردَ ! وقـتی دلت بـآ خدُآس بگذار هرکی میخواد دلت ُ بشکـونـه ! وقـتی توکلت خُداس بگذار هرچقـدر میخوآهند بی انصـآفـی کُنند وقتی آمینـت خُداس بکذار هرچقدر میخوآهنـد نااُمیـدت کُنند آرامش بخش تر اَز این مَـتن مگـه داریم؟! ^_^ هیچی دیگـه نمیتونـه گرد ِ غم ُ بـه دلم بده ! خدایی رو پیـدا کردم که خیلی سخت میشـه پیداش کرد ! خدای مَـن مثل خدای اون معلم دین ُ زندگی دبیرستانم نیس ! مثل خدای استاد های ِ اندیشـه دانشگآهیم نیس . خدای من مثل خدای ِ مادربزرگم نیس ! خدای ِ من خیلی بخشندس .. هرچی بیشتر میگذره بیشتر عاشقش میشـم خُب ^_^پـونزشـه بـه: |عقآیدِ مَن| سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

 

مثلاً فردای ِ امتحـآنات وقتی چشمتُ باز میکنی سریعاً و فوراً خودتُ به آرایشگـآه برسونی و اعتماد بنفست دچار تزلزل شده باشه و فکرکنی چقد بهم ریخته ایی ! و هرجا ک میری چ ِ برای اپلاسیون چ ِ برای اصلاح صورت چ اَبرو ازت بپرسن 17 سالته؟ و باورشون نشـه کـه 22 سالتـه . هرچند خودم هنوز توی 16 سالگی باقی موندم :| و فکرش رو نمیکردم یهویی بااین حجم از پیشنهادات برا مُدل شدنم قرار بگیرم ! خب اینگـونه زیبـآ میشـویم با اعتماد بنفس ِ دوبل ^_^


پـونزشـه بـه: |خُـل بآزـی هآـیِ من| سـآلگردِ پدرجـآن...
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

امشب مجبـور شدم بجـآی یکی از همکارا برم کلآسشُ  . نمیدونم چرا وقتی بجآی یک عاقا مخصوصاً مجرد میرم سرکلاس پسراش اینقدر شوکه میشن و دنبـآل هزارتا دلیل و برهان میگردن ربط بدن  که چرا من بجای استادشون رفتم! مخصوصاً کلاسایی ک پسراش از خودم بزرگترن .خب نکن برادر من زشته یه بار یهویی جیبـامو نیگا کردم گفتم تیچرتون تو جیب من که نیس ! آخر سر درکلآس باز کردم گفتم دوس نداری برم یکی دیگه بیاد؟ اینا غش غش میخندیدن ینی غش کرده بودن از خنده ! یکی از دلآیلشون برای این سوالآ سنِ کمم بودش !  یهویی یاد اون اویل کارم افتادم باورم نمیشـه اینقدر تونستم تغییر کنم با پسرای بزرگتر از خودم ک اینقدر خجالتی برخورد میکردم الـآن شوخی کنم و اینجوری سربه سرشون بزارم تا اونا ساکت نباشن وخجالت نکشن  مخصوصا متاهل های کلاس ک اصلاً روشون نمیشدش منو نیگا کنن مجبور میشدن بشکن بزنم دس تکون بدم بگم من اینجاما خخخ ! اوه مآی گآش برا تغییرات عاشق اون تیکـه شدم ک در کلآسُ باز گذاشتم یکم هوا عوض بشه یهویی یکی از استادی ِ قبلیم ک بسیار شوخ هم هس دید منُ از وسط کلاسش دستاشُ برد بالا یهویی گف هایییی تیچر  های میس دال ! خندم گرفتش منم سلام دادم بهش این پسرا تا کَمر دولآشدن ببین کیه چی میگ !آخرسر یه کیفی میکردن . اولش بااخم بودن آخرش با لبخند میرفتن . همین نشونه قدرت ِ من بود ^_^پـونزشـه بـه: |خُـل بآزـی هآـیِ من| سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

اَز وقتـی پُشت این میـز نشستم خیلی تونستم بهتر بشناسم آدم هارو ! و چقدر قشنگ تسلط پیدا کردم به حس درون آدم ها. قشنگ میـتونم بفهمم حسشونو حالـآ هرچقدرم بخوآن از نشون دادنش مقابلـه کنم! حس خوب ُ حس بد ُ حسآدت ها ُ تنفرها ُ دوس داشتن ها ُ زیر آبی ها ُ و .. قشنگ میفهمم چِ سرکلآسام چ ِ بین آدم ها ! گاهی اوقـآت فقط لبخند میزنم بهشون خودشون اینُ بیشتر درک میکنن و اون لحظـه هرچی بیشتر دستُ پآ میزنن بیشتر گیر میکنن توی این مهلکـه . و این وسط بیشتر ازهمه  " ادعـآ داشتن " اذیت کنندس . هرچی بیشـتر پوچ تر هس این ادعا! دقیقاً توی زمینـه زبـآن اینو کامل درک کردم هرکی بیشتر ادعا داره هرچی بیشتر ژست گرفت بدونیـد اوصولاً ترم های اولش هس زیاد باهاش کاری نداشته باشید باخودش هنوز درگیـره بزار تعریف کنم این ماجرایی ک باعث شدش من این رو پست کنم : بعد آخرین امتحـآن داشتیم برمیگشتیم بایکی از هم رشته ایی هام هم مسیر شدم . حرف از زبان بود و خبر نداش از شغلم (اوصولاً برآ هرکسی حرف نمیزنم ازش و اگر سوالی بپرسن میگم فقط )همینجوری ادعای زبان داش و چقدر زبون تندی هم داش  و تک به تک همه استادا رو ترور میکرد و همینطور کتابا و موسسه هارو و همه چی توی ایران و ..  لبخند داشتم این توضیح میداد . بعد میگف اصلاً جای خوبی نیس برا یاد گیری و باید چندماه برم خارج از کشور بتونم این مدرک رو بگیرم ولی الـآن وقتش نیس اما  این مح سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

بهـمن جـآن خــُوش آمــدی دلبرک ژآن ^_^ پُـر اتفـآق های ِ خاص ُ دلبر ُ قشنگ بـآش برایمـآن! سـآلگردِ پدرجـآن...
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

تـو دوران امتحـآنا یه دفترچـه کنارم بود هرچی به ذهنم میرسید هرچی دلم میخاس به دس بیـآرم تغییرش بدم از اتاق گرفتـه تا اخلاق ُ رفتارم فقط نوشتم ! از جمـعه تاحـالـآ تونستم بخودم برسم و خرید برمُ اتـآقمُ تغییر دکوراسیون بدمُ مرتب کنم ^_^ از امـروز نوبت اون تغییرات و برنـآمه ریزی های ِ جدیدم هستش. بقول دکتر جآنم خیلی وقته از خودمون غـافل شدیم ُ درگیر روزمرگی شدم بهتره اینبـآر نظم خاصی بهش بدیم .. دراین مورد بیشتر خوآهم نوشت پـونزشـه بـه: |پـروژه خوشبختی| سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

آمده ایی دلبر مَن روآنم ببریدل یکی یـآر یکی دل یکی دلدار یکی دل دیوونه مَـن عاشق دیدار یکی وای دل ِ دیوونه من عاشق دیدار یکی دل یکی یـآر یکی مونس ُ غمخوآر یکی دل دیوونه من عاشق رفتار یکی وای دل من دیوونه من عاشق رفتار یکی نگـم از دیشب کـه از سرکار اومدم فقط وِرد زبونم شده ! دور ِ بابام میچرخم واسش میخونم پـونزشـه بـه: |خُـل بآزـی هآـیِ من| سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

2هفتـه امتحـآن ها منُ درگرگون کردش گفتم آخیش این هفته استراحت میکنم و به کارام میرسم .ماشالـآ از دیروز گوشیم یه بند زنگ میخوره فقط برا موسسه ماشالـآ چقدر من دارم تفریح میکنم چقدر دارم دور دور میکنم همش سرکارم رسماً چقدر دلبرانـه ^_^ داشتم برا مامان غرغر میکردم میگف آخه قوربونت برم چقدرم اذیت میشی تو یـه نفر . ادای ِ منُ درمیورد میگف اینجوری میری "" برگشتنی اینجوری میشی "" و اینگونـه دهانم دوخته شدش !میـرویم کـه داشته باشیم روز ِ عاشقانه ایی رو ُپـونزشـه بـه: |دلبــرانـــ هِ| سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

هیچوقت از واقعیت های زندگیم از علایقم خجالت نکشیدم و همه رو شوکـه کردم از بیانشون آره مَن:فیلم کره ایی دوس دارم فیلم هندی دوس دارم هنوزم کارتون میبینم هنوزم کتونی رو به کفش پاشنـه دار ترجیح میدم دوس ندارم هنوزم عکس از خودم تو فضآی مجازی بزارم هنوزم عقـآید قلبیم به جان جانانم محکـم هس هنوزم اعتقآدی به روابط بین دختر پسرندارم و هیچ دوس پسری ندارم بااینکـه یک عدد معلم زبان خارجی امـآ هنوزم افکار و سبک اروپایی رو قاطی زندگیم نکردم قرمز رنگ محبوبم هستش ُ و از زدن رژ قرمز ابایی ندارم و همیشـه اولین رژ لبم ک تموم میشـه همین قرمز هس و لآک قرمزم همیشـه زودتر تموم میشـه و ست ِ رنگی لبآس های قرمز زیادی دارم ! و اعتقآد دارم نشون دادن لآکچری بودن نشونه از ضعف و عقده آدم هاس و تو بهترین شرایط و هرمجلس و مهمونی  هیج عکسی سعی کردم انتشآر نکنم حس نکردم مارک لبآسم نشونه شخصیتـمه و باید حتما بیانش کنم سعی نکردم جملآت انگلیسی توی مکالمه هام بکار ببرم تا نشون بدم خودمو ! شجآع شدم و سعی کردم خودم باشم  و اصلاً مهم نیس برام بقیـه چی فکرمیکنن راجبم به درونم رجوع کردم تا ببینم چی حال ِ دلمُ خوب میکنـه و چ چیزی اذیتم میکنـه و تغییرش دادم . نزاشتم چیزی بمونـه کـه آزارم بده . نخواستم کسی رو آزار بدم ! خود برتربینی رو کنار گذاشتم روی ضعف هام کارکردم انتقآد پذیر شدم تا بهترین خودم بشم و از داشته هام لذت بردم.. سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 17:17

وقتـی حال ِ دلت خوب کـه باشـه همه چی خوب ُ عالی میشـه !میشـه روزی کـه هرچی خودتُ نیگـآ میکنی میگی خدایـآ چی آفریدی اصلاً . خوشگلی هات هزار برابر میشـه و باورت میشـه یک منحصر بفردی ! باورت میشـه زیبـآیی افسون کنندت . انرژی درونت هزاران برابر میشـه اونم توی ِ روز پرمشغلـه ایی کـه داشتی !وقتی بـه دیروز فکرمیکنم این لبخند پهن میشـه روی لبـآم  از بس دلبر تشریف داشتن پـونز بشــ ه بـه: |دلبــرانـــ هِ| سـآلگردِ پدرجـآن...ادامه مطلب
ما را در سایت سـآلگردِ پدرجـآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluvtypinge بازدید : 62 تاريخ : جمعه 22 دی 1396 ساعت: 20:09